من وتو
پسرم امشب اومدم از مادرانه هام برات بگم
اینکه چه قدر عاشقتم ماه کوچولوی من
احساس میکنم باتمام وجودم باورت کردم.با هم کلی رفیق شدیم خیلی منو به خودت وابسته کردی جوجه کوچولو.حاضرم جونمو بدم تا تو سالم پا به دنیا بذاری.
هرکاری برای خوشحالیت و خوشبختیت انجام میدم.
از تغییرات خودم برات بگم تا حالا با اینکه کلی شکمم بزرگ شده شکمم ترک نخورده بود اما امشب متوجه 7 تا ترک چند سانتی روی سمت راست شکمم شدم سریع با روغن زیتون شکممو ماساژ دادم ولی دیگه کارش نمیشه کرد.چند ماهه دیگه حلقه نمی پوشم چون دیگه دستم نمیره.
همیشه پسرا مامانی انداینکه بتونم به تو احساس ارامش وامنیت بدم منو به شعف میاره.عزیزم اومدنت نزدیکه و من پر از ذوق و شوقم برای دیدن روی ماهت.
امروز نوبت دکتر داشتم دکتر گفت این که نچرخیده گفتم دیگه نمی چرخه گفت هنوز وقت داره.سونو کیت گذاشت بر خلاف دفعه پیش که کلی گشت تا صدای ضربان قلبتو پیدا کنه تا گذاشتش روی شکمم صدای قلبتو شنیدم میوه ی دلم.وزنم زیاد رفته بود بالا بهم توصیه کرد بیشتر رعایتکنم 10 ابان هم گفت وقت بگیرم دوباره وزنم کنه اگه همین طور وزنم بالا رفته بود ازمایش دفع پروتیین برام بنویسه.
عشقم مامان عاشققققققته